در انگلستان تاکيد اصلي بر ضوابط است تا روان سازي روابط تجاري. در اين کشور رهيافت بنيادين آن است که دارندگان حق امکان استيفاي آن را بيابند. همين تفاوت در نگرش مطالعه ما را به دو بخش مستقل تقسيم مي کند و خواننده درخواهد يافت که حقوق انگلستان خويشتن را بيش تر به مثابه نظامي برآمده از فرهنگي محلي مي نماياند تا آنکه دغدغه معياري جهاني را انساني و در خويشتن بپرورد.