مدیریت خطرپذیر؛مدیریت ناگزیر و بازبردهای آن‌ها به کمیسیون‌‌های کانون وکلا

یکی از ارکان تشکیل دهنده کانون وکلا کمیسیون‌های آن است.کمیسیون‌ها عمدتاً از بخش‌های انتخابی کانون وکلا است و اگر دو مورد کارآموزی و ترفیعات را استنا کنیم مابقی کمیسیون‌‌هااز جمله تشکیلات غیرساختاری است که کانون وکلا آزادانه راه اندازی کرده است.با این توصیف کمیسیون‌ها بر اساس مدیریت فرایندها ایجاد شده‌اند و هر گذرگاه زمانی

 

یکی از ارکان تشکیل دهنده کانون وکلا کمیسیون‌های آن است.کمیسیون‌ها عمدتاً از بخش‌های انتخابی کانون وکلا است و اگر دو مورد کارآموزی و ترفیعات را استنا کنیم مابقی کمیسیون‌‌هااز جمله تشکیلات غیرساختاری است که کانون وکلا آزادانه راه اندازی کرده است.با این توصیف کمیسیون‌ها بر اساس مدیریت فرایندها ایجاد شده‌اند و هر گذرگاه زمانی، نیاز جدیدی را از خود بروز می‌دهد.به این ترتیب در کانون وکلا باید مجدانه بررسی شود که کمیسیون‌ها کدام یک از نیاز‌های ما را برطرف می‌کند.این کارکرد گرایی به ما امکان می‌دهد تا اگر با بخش‌هایی مواجه شدیم که ثمربخش نیست و فایده‌ای به ما نمی‌رساند آن‌ها را با بخش‌های دیگر جایگزین کنیم و از اتلاف وقت و انرژی  و اصطکاک در سیستم جلوگیری به عمل آوریم.مطلب پر اهمیت دیگر آنکه اگر کانون وکلا راهبردی را برای خود قائل است می‌باید کل بخش‌ها را به خدمت این استراتژی درآورد.کمیسیون‌ها که بیش‌ترین اختیارات هیات مدیره را بازتاب می‌دهد، این قابلیت را دارد که بهترین دستیاری را به این راهبردها ارائه کند.بنا بر این هیات مدیره می‌باید در یک فرآیند بازدهی و اصلاح ارزش هر یک از کمیسیون  را برای اجرای راهبرد‌های خود بازبینی کند و بر اساس طرح‌های خود کمیسیون‌های جدیدی را تشکیل دهد.برای نمونه در حال حاضر در برخی کشورها کمیسیون‌‌هایی برای ایجاد تسهیلات برای وکلا نظیر خدمات رفاهی-پزشکی،مسافرتی و نیز آموزش‌‌های تخصصی تشکیل شده است.و یا روابط عمومی کانون بهترین پیوند را با افکار عمومی  از طریق رسانه‌ها وافراد ذی نفوذ برقرار می‌کند و از این حیث بر آن تاثیر می‌گذارد.به همین ترتیب ایجاد ارتباط با صنایع و مراکز مالی و اقتصادی یکی از راهبردهای کانون می‌تواند بود که کمیسیون‌های ویژه آن مطلوب نظر است.افزون بر این ها کمیسیون‌ها نقش بسیار مهم کارشناسی را برای هیات مدیره بر عهده دارند و می‌توانند بهترین مشورت‌ها را به هیات مدیره ارائه کنند و این ناگزیر می‌کند که در انتخاب آنان تمام شرایط احراز شود.از این حیث می‌باید از موازی کاری در کمیسیون‌هاجلوگیری و شرح وظایف هر کمیسیون به دقت تدوین شود.از سوی دیگر بخشی از اختیارات هیات مدیره می‌باید به کمیسیون‌ها تفویض شود تا اولا هیات مدیره وقت خویش را صرف تدوین راهبردها کند و از مجری گری دست بشوید و در ثانی احساس مسوولیت در میان اعضای کمیسیون‌‌ها افزایش یابد و آنان به نیروهای کارامد ومتخصص تبدیل شوند که بعدها در جایگاه اعضای هیات مدیره قرار گیرند .این‌‌ها معطوف به مقداری خطر پذیری است که هیات مدیره باید به آن تن دهد تا سیستم خود را به عنوان یک سیستم باز تفویض کند و از فروبستگی رهایی بخشد.

منتشر شده در:نشریه نقش نو-شنبه ده اسفند 1392-شماره 50